دور جدید مذاکرات ایران و آمریکا واکنشهایی را به دنبال داشته که بعضاً ظرفیت به انحراف کشاندن مسیر مذاکرات را داشته است. سؤال این است: اکنون که آمریکا خود را منادی صلح معرفی کرده و مدعی است برای دست نیافتن ایران به سلاح هستهای درخواست مذاکره با ایران را مطرح کرده و ایران نیز با تأکید بر اصول اساسی خود و به دلیل بیاعتمادی به آمریکا به شکل غیرمستقیم، مذاکره را پذیرفته است؛ چه چیزی میتواند سه اصل «عزت»، «حکمت» و «مصلحت» را در روابط خارجی دچار چالش کند؟
به طور کلی دو مسئله عمده تاکنون مطرح شده که پرداختن جامعه به آن میتواند مذاکره را از مسیر اصولی خود خارج کند.
اول ـ مذاکره و رفع سایه جنگ و دوم ـ رونق اقتصادی با مذاکره.
رسانهها و پیاده نظامهای دشمن در فراگیر کردن این خط فکری منحرفکننده نیز بیکار ننشستهاند. تا آنجا که به گفته سخنگوی مرکز ملی فضای مجازی: «حجم انتشار اخبار جعلی از مذاکرات در رم، بیشتر از مذاکرات مسقط بود.»
پیرو موضوع ارتباط سایه جنگ و مذاکرات، «نیویورک تایمز» مدعی شد: «اسرائیل درصدد حمله به ایران بوده است که ترامپ مانع شده است.» این در حالی است که وزیر خارجه صهیونیستها در پاسخ به پرسشی درباره گزارش نیویورکتایمز که نوشته بود دونالد ترامپ از اجرای برنامه اسرائیل برای حمله به ایران جلوگیری کرده است، گفت: «من عضو کابینه امنیتی هستم و در تمام جلسات داخلی حضور دارم و به یاد نمیآورم که تصمیمی در این مورد گرفته شده باشد.» همین مورد به خوبی نشان میدهد، دشمن روی پروژه ارتباط سایه جنگ و مذاکرات تلاش میکند.
جریان غربگرا برای اینکه مذاکره بین ایران و آمریکا را به هر قیمتی که شده، موجه جلوه دهند و عطش مذاکره با هر پیششرطی را در جامعه ایجاد کنند، به گزافهگویی افتادهاند. در جدیدترین اظهارات، مدعیان اصلاحات بر اساس توئیت یکی دو نفر که یکی از آنها عضو شورای اطلاعرسانی دولت هم هست! به شایعه سرمایهگذاری هزار میلیاردی آمریکا در ایران رو آوردهاند و برخی در شبکه های اجتماعی آن را انتشار انبوه میدهند. این اقدام رد پای فیکرها و استروترفرها را به خوبی نشان میدهد. شرطیسازی بازار در این شرایط میتواند یک حربه کلیدی برای دشمن باشد تا فضای افکار عمومی ایران را به دست گرفته و در صورت لزوم برای اهرم فشار در مذاکرات از آن استفاده کند.
با وجود این، مجموعه دولت، رئیسجمهور و وزیر امور خارجه تا کنون با تکیه بر اصول اساسی نظام به دنبال تحقق اصل عزت، حکمت و مصلحت بودهاند، نه اقتصاد را به مذاکره گره زدهاند و نه به گزافهگویی دشمن در موضوع سایه جنگ توجه داشتهاند؛ اما به هرحال باید نسبت به توطئههای دشمن مکار هوشیار بود.